رد شد درست یک دو قدم از مقابلم
آرام ریخت پشت قدم های او دلم
تبدیل شد به حس هبوطی که عاقبت
با چشم های بسته فرو برد در گلم
دریا نبود،...بود ولی، رد گام هاش
طرحی همیشه ریخت بر اندوه ساحلم
یک اتفاق نه...که بیفتد و بگذرد
آمد نشست،هم نفسم شد وقاتلم
حالا تمام رهگذران مکث می کنند
این نقش رد پای شما هست یا دلم
فاطمه قاعدی
دیگر اشعار : فاطمه قاعدی
نویسنده : علیرضا بابایی